فرهنگ خواندن مدرسه
(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک ۱۸۰): دکتر سید مهدی حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان: هنگامی که فارغ التحصیلان دوره دبیرستان مورد ارزیابی قرار میگیرند، درصد افرادی که در مهارت خواندن و نوشتن به شیوهای رضایت بخش عمل کنند، اندک است. تقریباً نظر بیشتر استادان دانشگاه این است که دانشجویان تازه وارد در زمینه خواندن و نوشتن مهارت پایینی دارند و کمیت و کیفیت خواندن این افراد به عنوان برونداد نهایی نظام آموزش و پرورش ( به جزء درصدی خیلی ناچیز) بسیار پایین است. یعنی افزون براینکه اندک میخوانند و به ندرت مینویسند، کیفیت خواندن و نوشتن آنان نیز خیلی ابتدایی و ناکارآمد است. این وضعیت ناکارآمد در مقایسه آموزش ۱۲ ساله یک فرد بسیار نگران کننده است. یعنی دوازه سال آموزش نتوانسته است دانشآموزان را در زمینه مهارتهای ابتدایی و پایه ارتباطی با استفاده از زبان به سطحی برساند که فرد بتواند به شیوهای کارآمد از آن استفاده نماید. با چنین وضعیتی، طرح پرسش درباره ریشههای این ناکارآمدی بسیار اساسی است و پاسخ به آن اهمیت بالایی دارد.

هنگامی که همین پرسش ساده اما اساسی، درباره مهارت خواندن دانشآموزان مطرح گردد، معمولا با پاسخهای کلیشهای مواجه میشویم که هیچکدام علت اصلی نیستند. به عبارت دیگر، اگر از معلم یا مدیر مدرسه پرسیده شود که علت ضعف دانشآموز X درخواندن چیست؟ بسیاری از پاسخهای زیر به دنبال آن میآید:
استعداد دانش آموز پایین است.
پایه دانشآموز ضعیف است یا معلم سال قبل اصلا درس نداده است
کلاس چند پایه است و فرصت کافی نداریم.
تعداد دانشآموزان زیاد است و فرصت پرداختن به آموزش همه برای معلم ممکن نیست.
وقت آموزش کم است و حجم کتاب زیاد است.
دانشآموزان انگیزه کافی برای یادگیری ندارند. یا با دیدن این همه فارغ التحصیل بیکار در خانواده و جامعه انگیزه برای دانشآموزان باقی نمانده است.
دانشآموزان دو زبانه نمیتوانند به زبان مسلط شوند.
فضای مجازی و رایانه مانع درس خواندن و مطالعه است.
نگارنده قبول دارد که این عوامل دخالت دارند. اما، زیر بستر یا عوامل زمینهای مهمتری وجود دارد که معمولاً بیان نمیشود. این عوامل زمینهای با بحث درباره فرهنگ خواندن مدرسه قابل تبیین است.
فرهنگ مدرسه
مجموعهای از باورها، ارزشها، آداب، سنتها، هنجارها و اقدامات مشترک اعضای یک گروه یا سازمان که نسبتا به صورت یک شکل و پایدار وجود دارد و توسط اعضای تازه وارد به گروه یا سازمان آموخته میشود و از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد، فرهنگ است.(Schein, ۲۰۰۴). فرهنگ مهمترین منبع ایجاد تغییرات در مدرسه است (Sergiovanni, ۱۹۹۶).
فرهنگ سازمانی دارای سه لایه است. به تعبیر ادگار شاین[۱] (۲۰۰۴) آنچه در سازمان به عنوان فرهنگ قابل مشاهده است، تنها قسمتی از کوه یخی است که روی آب مشاهده میگردد. بخش عظیمی از فرهنگ جزو دو لایه زیرین درون آب هستند. سطحیترین لایه فرهنگ سازمانی را ما میتوانیم مشاهده کنیم. چیزهایی که در اولین بازدید یا اولین تأثیر در سازمان دریافت میکنید. این سطح شامل تمامی نمودهای رفتاری است و از طریق رفتارها، گفتگوها، ارتباطها، فضاها، ساختارها، فرایندها، رویهها، آئین نامهها، بخشنامهها، گزارشها، جلسات، گردهماییها و نشستها، سمبلها، جشنها، تولیدات، محصولات و خدمات، و تمامی نمادهای تعامل، تمرین، تکلیف، و مسئولیتها قابل مشاهده است. طریقه اجرای اعمال که از طریق محیط میتوان به آنها پیبرد.
لایه دوم فرهنگ سازمانی اندکی پایینتر از سطح قرار دارد و به راحتی قابل مشاهده نیست. بلکه زمانی که از افراد درباره چرایی انجام کارها پرسیده شود، قابل درک هستند. این لایه از باورها، ارزشها، هنجارها، معانی مشترک، نگرشها، درکها و مسائلی تشکیل شده است که زیر بنای رفتارها هستند و نمودهای رفتاری براساس آنها شکل گرفته یا اجرا میگردد.
پرداختن به پرسشهایی نظیر: چقدر عوامل آموزشگاه باور دارند که مهارت خواندن اساس پیشرفت تحصیلی است؟ ارزش دستیابی به مهارت مؤثر خواندن دانش آموزان نزد معلم و مدیر آموزشگاه از چه جایگاهی برخوردار است؟ باید و نبایدهای خواندن مدرسه کجاست؟ چرا؟ درست و نادرست رفتارها و فرایندها، امکانات و روشهای تدریس و پشتیبانی از خواندن در مدرسه کدامها هستند؟ سبب میشود که این لایه از فرهنگ مدرسه شناسایی شود.
لایه سوم فرهنگ سازمانی مربوط به مجموعههای ذهنی، پیش فرضها و مدلهای ذهنی درباره یک مسئله است. مدلهای ذهنی ناشی از باورها، هستی شناسیها و پارادایمهای افراد نسبت به مسئله مورد نظر است. دلیل بودن یک چیز. این لایه در ناخودآگاه افراد سازمان قرار گرفته است و معمولا طرح پرسش درباره آن کاری ناپسند تلقی میشود. رفتارهایی که به صورت ناخودآگاه درباره خواندن انجام میشود ناشی از وجود این لایه است.
با توجه به لایههای سهگانه فرهنگ خواندن در آموزشگاه پرسشهایی مانند: نقطه شروع حرکت کجاست؟ چه کسی یا چه کسانی میتوانند بیشترین تأثیر را بر فرهنگ خواندن آموزشگاه بگذارند؟ موانع موجود در راه این حرکت کدامند؟ نمودهای عملی لایههای سهگانه فرهنگ خواندن در آموزشگاه کدامند؟ اهمیت مییابد.
در حقیقت نیروی انسانی مدرسه بیشترین و مؤثرترین نقش را میتوانند از خود به نمایش بگذارند. اگر بهترین قوانین و مقررات تدوین شود و بهترین امکانات فراهم گردد، اما مدیران و معلمان ندانند یا نخواهند از آن استفاده نمایند، قوانین به هیچ دردی نخواهد خورد. همچنین، اگر بدترین قوانین نوشته شود اما عوامل اجرایی در آموزشگاه بخواهند مخالف آن به شیوه درست رفتار کنند، مدرسه مسیر درست را طی خواهد نمود.
حال اگر این سه لایه را درباره خواندن در آموزشگاه مورد توجه قرار گیرد، میتوان پیبرد که فرهنگ کنونی آموزشگاه تقویت کننده خواندن است یا مانع آن. یافتن پاسخ پرسشهایی مانند نمونههای زیر میتواند تعیین کننده میزان همسویی فرهنگ آموزشگاه با رفتار خواندن باشد:
آیا شناخت واقعی از مهارت خواندن به عنوان رفتاری که باید آموزش داده شود، تقویت شود، تمرین شود، و به استقلال برسد وجود دارد؟
ارزش و جایگاه کسب مهارت در خواندن در فرایند آموزش نزد مدیر و معلمان و سایر عوامل آموزشی چقدر است؟
فرایندها، تعاملها، محیطها، برنامهها، تمرینها و محتوای برنامههای آموزشگاه تا چه اندازه فراهم کننده و تأیید کننده بستر و رفتار خواندن است؟
نمود عملی خواندن در رفتار، افکار، گفتگوها و محیط کاری مدیر، معلم و سایر عوامل آموزشگاه چه مقدار مشهود است؟
ممکن است گفته شود "در یک سیستم متمرکز دست و پا گیر نمیشود که برای خواندن کاری کرد. چون بسیاری از برنامههای مؤثر تدریس خواندن از سوی مدیران رده بالا طراحی میگردد و عوامل سطح آموزشگاه اختیار چندانی ندارند." این نظر تا اندازهای درست است. اما "تغییر فرهنگ خواندن مدرسه نیازمند ایفای نقش رهبری است نه مدیریت بوروکراتیک." کسی یا کسانی به صورت آگاهانه و هدفمند میتوانند فرهنگ خواندن را در آموزشگاه ایجاد و هدایت کنند، به شرطی که فرهنگ کنونی مدرسه و فاصله آن با فرهنگ خواندن را بشناسند، راههای دستیابی و اجرای آن را بدانند و با پشتکار آن را دنبال نمایند. به باور شاین (۲۰۰۴) اگر رهبر نتواند فرهنگ را بشناسد و آن را هدایت نماید، فرهنگ رهبر را هدایت خواهد کرد. وی فرهنگ و رهبر را دوروی یک سکه میداند.
هنگامی که یک گروه تشکیل میگردد برای دستیابی به اهداف، راهحلهایی توسط رهبر ارائه میشود. اگر این راهحلها موفقیت آمیز باشد، به تدریج باورپذیری و اعتماد به ایدههای رهبر در گروه تقویت میگردد. نهادینه کردن رهبری در مدرسه بیشتر یک وظیفه فردی است تا نقش سازمانی. کسی که میخواهد رهبری فرهنگ خواندن آموزشگاه را برعهده گیرد باید فرهنگ کنونی آموزشگاه را بشناسد، فاصله آن را با فرهنگ مطلوب خواندن تعیین کند و برای دستیابی به آن براساس مدلها و پارادایم ها، ارزشها و مدلهای ذهنی خود درباره خواندن راههای عملی را طراحی و با پشتکار اجرا نماید.
شاید این پرسش مطرح شود که با این همه موانع، فرد در نقش رهبری چطور میتواند امیدوار باشد که جامعه مدرسه راهحلهای وی را بپذیرد؟ در پاسخ باید گفت کاری بلند و سخت است اما نشد ندارد. اول باید در نظر داشته باشیم که این کار بزرگ را به قطعات کوچک قابل اجرا و کنترل تقسیم کنیم. بدیهی است که باید راه حلهای عملی کارآمد و اثربخش انتخاب کنیم و با یکی دو نفر از معلمان و دانش آموزان یا مدیر حرف شنو آموزشگاه شروع کنیم. شاید هم لازم باشد که اول با سرایدار شروع کنیم.
اندک اندک اما پیوسته باید تلاش کنیم به جایی برسیم که عوامل مدرسه تأثیر خواندن بر پیشرفت تحصیلی را درک کنند، دیدگاه مشترکی درباره فرهنگ خواندن آموزشگاه داشته باشند، دلیل اهمیت آن را درک کنند، بدانند که یادگیرنده درگیر در خواندن چه ویژگیهایی دارد، و به طور کامل از منابع، خدمات و برنامههای مرتبط با خواندن پشتیبانی نمایند.
اگر رهبر به صورت پایدار به چیزی علاقهمند باشد، این علاقه به یک بخش اصلی از فرهنگ آموزشگاه تبدیل خواهد شد. اما اگر رئیس مدرسه دارای علایق متفاوت و به صورت ناپایدار باشد و در برقراری ارتباط با کارکنان شفاف عمل نکند اولویتها و یاتصمیم گیری روشن و شفاف نداشته باشد، افراد برای فهمیدن آنچه در آموزشگاه رخ میدهد، وقت زیادی باید صرف کنند. در این صورت رئیس به صورت ناپایدار جزئی از فرهنگ آموزشگاه خواهد بود Thompson, ۱۹۹۳)).
برای اینکه مباحث نظری که اشاره شد قابلیت درک بیشتر داشته باشد، با بیان ویژگیهای مدارسی که فرهنگ متناسب با خواندن دارند از ابعاد مختلف و در سطوح سه گانه فرهنگی صحبت خواهیم کرد.
ویژگیهای یک فرهنگ حامی خواندن در مدرسه
ابعاد مختلف یک مدرسه عبارتند از نیروی انسانی (مدیر، معلمان، مشاور، کتابدار، کادر دفتری، نیروی خدماتی، نیروهای کمکی اجتماع مانند والدین، انجمنها)، محیط فیزیکی، محیط مجازی، محتوا و محملهای آن، قوانین و آئیننامهها، فرایندها، ابزارها و تکنولوژیهای آموزشی، تعاملها، پارادایمها، راهبردها، رویکردها، و میدانهای تجربه. تمامی این ابعاد در سه سطح فرهنگی خواندن قابل بحث است. در زیر تلاش میشود با آوردن مثالهایی این ابعاد در ارتباط با فرهنگ خواندن روشنتر گردد.
ابعاد آموزشگاه |
وضعیت در لایه سطحی |
وضعیت در لایه میانی |
وضعیت در لایه عمیق |
|
نیروی انسانی |
مدیر |
در دفتر کارش یا در معرض دید همکاران و دانش آموزن میخواند، در گفتگو یا سخنرانی او نتایج خواندن کتابها مشهود است. |
برای رفتارهای کارکنان و دانش آموزان در زمینه خواندن ارزش قائل است. و آنها را تشویق به خواندن مینماید. |
حاضر نیست دانش آموزان بدون دستیابی به سطح مناسب مهارت در خواندن به پایه بالاتر ارتقا یابند. از دیدگاه اول درست خواندن و زیاد خواندن اساس پیشرفت تحصیلی است. |
معلمان |
در زمان استراحت یا زمانی که تدریس ندارند، کتاب میخوانند. در گفتارشان نتایج کتابخوانی قابل مشاهده است. روش تدریس و تشویق مؤثر به خواندن را در کلاس به کار میبرند. بخشی از تدریس آنها با کتابهای غیر درسی است. |
رفتارهای دانش آموزان را که نماد خواندن است ارج می نهند، از فعالیتهایی که نشان دهنده خواندن بچه هاست خوشحال میشود و آنها را تشویق میکند. |
خواندن را یکی از بنیادی ترین و ضروری ترین مهارت یادگیری زبان و استفاده از آن میداند. |
|
کارکنان |
کارکنان در زمانهای آزاد در آموزشگاه کتاب میخوانند و سایر اعضای آموزشگاه را به خواندن راهنمایی میکنند |
برای کسانی که کتاب میخوانند نسبت به کسانی که کتاب نمیخوانند ارزش بیشتری قائل هستند و آنها را تشویق مینمایند |
خدمات خود را در راستای تسهیل امور برای کسانی که خواندن انجام میدهند تنظیم مینمایند. |
|
مشاوران |
شخصاً همواره کتاب میخوانند و در روشهای حل مسائل خواندن منابع را به دانشآموزان تقویت مینمایند. |
خواندن را به عنوان یکی از اساسیترین روشهای اصلاح وتقویت رفتار و مهارتهای دانش آموزان میدانند. منابع متون خواندنی را وسیلهای ارزشمند برای تقویت استقلال و خودباوری میداند |
کتابدرمانی و خواندندرمانی را یکی از راهحلهای مؤثر مشکلات اخلاقی، فکری و رفتاری دانشآموزان میدانند. |
|
کتابداران |
خود الگوی رفتاری مناسبی از یک خواننده است. ضمن خواندن کتاب در محیط، تمامی خدماتش در زمینه توسعه خواندن در آموزشگاه است. |
با معلمان در زمینه به کارگیری منابع غیر درسی موجود در کتابخانه و سایر مراکز صحبت نموده، برای آن برنامهریزی نموده و اقدام مینماید. در راستای ترویج باورهای مبتنی بر واقعیت در سطح آموزشگاه به صورت بحث فردی و گروهی اقدام به روشنگری مینماید. |
اخلاق حرفهای کتابداری را رعایت کرده و با نهادینه کردن اصول این حوزه، تمامی بنیادهای فکریش در زمینه ترویج منطقی و مستدل خدمات کتابخانه و اثرگذاری با حداکثر ظرفیت منابع، امکانات، محیط و جامعه آموزشگاه است. |
|
دانش آموزان |
با الگو قرار دادن رفتار مدیر، معلمان، کارکنان، مشاوران، کتابدار و سایر اولیای آموزشگاه کتاب میخواند و رفتارهای خواندن را تمرین مینماید. زمانهای آزاد را به کتابخانه میرود. برای انجام تکالیف و پاسخ به تمرینها افزون بر درسنامه از سایر منابع استفاده میکند. در گفتگو و نگارش خود از مطالبی که خوانده است استفاده میکند. بیشترین فعالیت و سرگرمی بچه در آموزشگاه مرتبط با خواندن است. |
خواندن را پرستیژ و نشانه دانشآموز موفق میداند. براین باور است که خواندن ابزار موفقیت است. کتابخانه آموزشگاه را از اساسیترین مکانهای یادگیری و پاسخ به مسائل میداند. |
خواندن را امری مقدس و اجتناب تاپذیر تشخیص میدهد. خواندن را ابزاری اجتناب ناپذیر برای رسیدن به سطوح بالاتر آموزشی میداند. |
|
والدین |
در خانواده میخوانند، برای پاسخگویی به مسائل از منابع مرجع استفاده میکنند. برای تشویق فرزندان خود هماهنگ با آموزشگاه از منابع و ابزارهای خواندن استفاده میکنند. عضو کتابخانه آموزشگاه و کتابخانه عمومی هستند و از آنها استفاده میکنند. |
با کتابدار و معلمان، مدیر و سایر کارکنان مدرسه درباره کمبودها و اهمیت کتابخانه صحبت میکنند و آنها را حمایت میکنند. رفتارهایی که نمایانگر استفاده فرزندشان از کتابخانه است را ارج مینهند و تشویق میکنند. |
خواندن را امری مقدس میدانند. خواندن را یک رفتار بنیادی برای موفقیت فرزند خود در آینده میدانند. مهارت در خواندن و استفاده دائمی از آن را ابزار پیشرفت تحصیلی میدانند. |
|
انجمنها |
فعالیتهای انجمنهای مختلف در سطوح معلمان، اولیا و مربیان و انجمنهای محلی در راستای تقویت استفاده از کتابخانههاست. |
مصوبهها و تصمیماتی که در انجمنها گرفته میشود، تأیید کننده اهمیت خواندن است و توسعه امکانات خواندن در آموزشگاه و کتابخانههای محلی را در اولویت قرار میدهد. |
تلاش میکنند که رخدادهای اجتماعی و محلی دارای نمادها و نمودهای حاصل از پیشرفت و توسعه خواندن در جامعه باشد. |
|
محیط |
فیزیکی |
کتابخانه آموزشگاه در مکانی مناسب از نظر دسترسی و فضا قرار داده شده است. مسیرهای منتهی به کتابخانه با نوشتههای روی دیوار راهروها، کف سالن و تابلوهای راهنما مشخص شده است. روی دیوارها، تابلوهای اعلانات، حیات مدرسه و سایر مکانهای فیزیکی تابلوهای نقاشی، اطلاعیهها و عکسهای تبلیغاتی نمادهایی از رخدادهای علمی، خواندن، افراد موفق خواندن به همراه جوایز و آثار آنها، جملات تشویق کننده خواندن، نوشتههای دانش آموزان حاصل از خواندن، اظهار نظر دانش آموزان و معلمان درباره خواندن به تعداد فراوان در معرض دید همگان قرار دارد. اتاقهای کار مدیر، معلم، مشاور و سایر کارکنان با تابلوهایی مختلف با موضوع خواندن تزئین شده است که نشان دهنده اهمیت خواندن از دیدگاه آنان است. |
||
مجازی |
وب سایت، انتشارات، کانالهای خبررسانی و شبکههای اجتماعی وابسته به آموزشگاه دارای نمادهای خواندن است، رخدادهای خواندن را اطلاع رسانی میکند، نرم افزار جستجو و دستیابی به مواد خواندن کتابخانه فراهم است. دانشآموزان ممتاز کتابخوان و نوشتههای آنان درباره کتابها، مصاحبههای با افراد مختلف درباره کتابها در سایت منتشر میشود. راهنماهای استفاده از منابع و تکنیکهای درست خواندن در دسترس کاربران است. تازه های کتابخانه اطلاع رسانی می شود. از سیستم پیام رسانی خودکار برای انتشار اخبار کتابخانه استفاده میشود. |
|||
محتوای آموزشی |
محتوای آموزشی طوری طراحی میگردد که کتابهای درسی خود بسنده نباشند و در صورت مراجعه معلم و دانشآموزان به سایر منابع خواندنی در کتابخانه، مطالب تکمیل و تکالیف انجام میگردد. |
|||
قوانین و آئیننامهها |
قوانین بیانگر دیدگاهها و ارزشهای افرادی است که آنها را تدوین نمودهاند. این قوانین باید مشوق و تأکید کننده بر اهمیت خواندن و حرکت در راه توسعه مهارت خواندن باشد. بسیاری از فعالیتهای فوق برنامه در کشور ما ناقض خواندن هستند و دانش آموزان را از فضای خواندن دور نگه میدارد. |
|||
فرایندها |
فرایندهای اداری، آموزشی و پژوهشی تسهیل کننده دسترسی به منابع برای خواندن است. برای مثال، سادهترین مقررات و کمترین محدودیت برای عضویت دریافت کتاب از کتابخانه تدوین شده است. یا فرایند آسانی برای عضویت دانشآموزان و معلمان در کتابخانههای عمومی فراهم شده است. یا شرکت دانش آموزان در برنامههای کتابخوانی به سادگی صورت میگیرد. همچنین، خواندن کتاب و مراجعه به منابع کتابخانه در فرایندهای اساسی پیش بینی شده برای تدریس موضوعات درسی جایگاه اصلی داشته باشد. |
|||
ابزار و فناوری |
ابزارها و تجهیزات تسهیل کننده استفاده و کاربرد مهارت خواندن به کارگرفته شده و به راحتی در اختیار جامعه مدرسه قرار میگیرد. مانند استفاده از نوشت افزار، تابلوهای وایت برد، نوشتن در وبلاگ یا ویکی پدیای مدرسه، درست کردن روزنامه دیواری، استفاده از تابلو اعلانات در قسمتهای مختلف آموزشگاه |
|||
تعاملها |
منظور از تعامل روابط و کنشهای متقابل بین کارکنان اداری، آموزشی، دانشآموزان، اولیای دانشآموزان یا مسئولین و انجمنهای محلی است. تمامی این روابط باید تأیید کننده، تسهیلگر و تقویت کننده رفتار خواندن باشد. پرستیژ و ارزش اجتماعی بالایی برای رفتار خواندن قائل شود و در گفتگوها یا آثار منتشر شده ناشی از تعامل نمودهای خواندن پایدار افراد مشخص باشد. |
|||
پارادایمها |
پارادایم اصلی آموزش کمک به دانشآموزان برای دستیابی به استقلال در یادگیری، یادگیری مادام العمر، تفکر سطح بالا، ایجاد اعتماد به نفس و خود انگاره مثبت در یادگیری باشد. در چنین محیطی بیشتر از ساختنگرایی پیروی میگردد. |
|||
راهبردها |
کمک به دانشآموز برای کسب مهارت در استفاده از رکنهای زبان به کمک منابع و محتواهای زبانی مانند خواندن، گوش دادن، صحبت کردن و نوشتن. علاقه مند کردن دانشآموزان به یادگیری علم از راه تسلط بر خواندن |
|||
رویکردها |
رویکرد غالب در چنین آموزشگاهی انجام تکالیف از طریق استفاده از منابع است. دانشآموزان به منابع دسترسی دارند و از آنها استفاده مینمایند. معلمان به عنوان راهنما در انتخاب و استفاده از متون متناسب با مهارت خواندن عمل میکنند و فرصت و تکنیک کافی برای بهره گرفتن از متون را در اختیار یادگیرنده قرار میدهند. دانشآموزان متوجه میشوند که کتاب درسی یا معلم قادر به پاسخگویی تمام پرسشها نیستند و برای پاسخ خیلی از آنها باید درون کتابخانه به جستجو پرداخت. همچنین، متوجه میشوند که خیلی از پرسشها بیش از یک پاسخ دارد. |
|||
رخدادها |
تمامی رویدادهای آموزشگاه رنگ و بوی استفاده مؤثر از خواندن کارکنان و دانش آموزان است. مانند برندگان بهترین کتابخوان فصل، مصاحبه با نویسندگان کتابها، برگزاری جلسات نقد و گفتگو با نویسندگان |
|||
میدانهای تجربه |
آموزشگاه و محیط زندگی اجتماعی آن زمینه ساز تجربه خواندن کتابهای متنوع است. دانشآموز با مشاهده رفتار خواندن و نحوه استفاده معلمان، مدیر و سایر کارکنان آموزشگاه، دانشآموزان برتر کتابخوان، نویسندگان و کتابداران، یاد میگیرد که لازمه برقراری ارتباط استفاده ماهرانه از زبان است و برای استفاده ماهرانه از زبان لازم است مهارت خواندن ونوشتن را به صورت کاربردی بیاموزد. |
منابع:
Schein, E. H. (۲۰۱۰) Organizational culture and leadership, Jossey-Bass, San Francisco, ۲۰۱۰.
Sergiovanni, T. J. (۱۹۹۶). Leadership for the schoolhouse. San Francisco: Jossey-Bass.
Thompson, Michael G. (۱۹۹۳) Understanding School Culture. Independent school magazine [available online: http://www.nais.org/Magazines-Newsletters/ISMagazine/Pages/Understanding-School-Culture.aspx] (access- ۹۵/۱۲/۰۱