کتابخانه عمومی دکتر مهین حصیبی

اخبار حوزه کتاب و کتابخوانی

کتابخانه عمومی دکتر مهین حصیبی

اخبار حوزه کتاب و کتابخوانی

رمان کلاسیک «کار کارستان کیتی» اثر سوزان کولیج با ترجمه‌ی فاطمه یگانه در نوبت چاپ اول روانه بازار کتاب شد.

قدیانی کار کارستان کیتی را منتشر کرد

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی انتشارات قدیانی، کیتی دختری قد بلند با موهای بلند تیره، خیال پردازاست که ماجراهای جذابی برایش اتفاق میافتد. فضای داستان متعلق است به قرن ۱۹ آمریکا که تازه، سرگرم کننده و سرشار از حیات است و خواننده را حیرت زده و غافل گیر می کند.

 در قسمتی از داستان آمده:

یک روز در چمنزار نزدیک نهر کوچکی نشسته بودم. روز گرمی بود و آسمان آبی آبی، ابرهای سفید همچون قوهای بزرگ به این طرف و آن طرف شناور بودند......

این منظره به قدری زیبا بود که ساعتها نشستم و از آ<ن لذت بردم. ناگهان دو تا صدای آرام و لطیف به گوشم رسید انگار دو نفر در نزدیکی ام حرف می زدند شاید هم به آواز خواندن، دقیقا نمیتوانم بگویم کدام یک.

یکی صدایی خیلی زیر و تیز و آن یکی، کمی بمتر داشت و به نظر خیلی قاطع و یک کلام میآمد......

انتشارات قدیانی کتاب کار کارستان کیتی اثر سوزان کولیج با ترجمهی فاطمه یگانه را در نوبت چاپ اول، ۲۳۲ صفحه، تیراژ ۱۶۵۰ نسخه و قیمت ۱۶هزار تومان در اختیار علاقهمندان قرار داد.

برای تهیه این کتاب‌ علاوه بر مراجعه به کتاب فروشی‌های معتبر سراسر کشور، می‌توانید برای خرید اینترنتی آن به نشانی الکترونیکی نشر قدیانی نیز مراجعه کنید. علاوه بر این با مطالعه اخبار درج شده در سایت این موسسه فرهنگی از تازه های نشر آن نیز با خبر خواهید شد.

  • *
چهارمین گردهمایی موسسه های فعال در آموزش زبان فارسی در جهان، صبح امروز ۱۷ دی ماه، با حضور بیش از ۴۰ موسسه داخلی و خارجی، رییس و معاونان بنیاد سعدی آغاز به کار کرد.
توجه به ویژگی های مخاطب خارجی در تالیف کتاب های آموزش زبان فارسی

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی بنیاد سعدی، غلامعلی حداد عادل، رییس بنیاد در ابتدای این مراسم در خصوص ضرورت گسترش زبان فارسی گفت: زبان فارسی در حدود ۸۰۰ سال در منطقه وسیع شبه قاره، زبان رسمی مردم بوده است و ابن بطوطه جهانگرد در کتاب خود نوشته است که در هرجای شرق آسیا که سفر کرده، افرادی را یافته که زبان فارسی میدانسته اند. این قدمت تاریخی به اضافه لطافت و شیرینی این زبان و محتوای غنی ادبیات فارسی نشان از این دارد که زبان فارسی تا چه اندازه قابلیت گسترش را داراست.

وی با اشاره به آنکه اکنون برای گسترش زبان فارسی باید با توجه به مقتضیات دنیای امروز، تصمیم گیری شود، گفت: بنیاد سعدی با توجه به احساس چنین نیازی تاسیس شده است و برای هم افزایی در این حوزه، از یکسال پس از تاسیس بنیاد، گردهمایی موسسات فعال در امر آموزش زبان فارسی را برگزار کرده ایم.

وی هدف و نگاه بنیاد سعدی از برگزاری این گردهمایی را « آشنایی موسسه های فعال در آموزش زبان فارسی در جهان با یکدیگر»، « هماهنگی و هم افزایی فعالیتهای این موسسه ها»، «همفکری و انتقال تجربه ها » و « همکاری در راستای گسترش زبان فارسی » عنوان کرد.

حداد عادل همچنین گفت: سیاست گذاری اصلی بنیاد سعدی بر اساس سیاستهای کلی کشور است و بر اساس آن برنامه‌ریزیها و تصمیم گیریهای کلان پایه‌ریزی میشود. هدف اصلی ما این است که اول چرخ آموزش زبان فارسی در کشورهای دیگر همواره در حرکت باشد و دوم نیاز به اعزام معلم زبان در این کشورها برطرف شود تا بدین ترتیب علاوه بر ایجاد شغل برای فارغ التحصیلان زبان فارسی، در بسیاری از هزینههای اعزام مدرس نیز صرفه جوئی شود.

وی تامین زیرساختهای آموزشی زبان را از دیگر اهداف بنیاد سعدی ذکر کرد و توضیح داد: وقتی از کتاب درسی آموزش زبان صحبت میکنیم ملاحظاتی مانند سطح کتاب، مهارت زبانی که توسط کتاب تدریس میشود و مهمتر از همه، مخاطب این کتاب را باید در نظر گرفت. کسانی که میخواهند زبانی را به عنوان زبان دوم تدریس کنند حتما باید به ویژگیهای زبان مادری زبان آموز توجه کنند. بنابراین آموزش زبان دوم کاری کاملا تخصصی و علمی بوده و در دنیا نیز به همین صورت است.

حداد عادل در ادامه اضافه کرد: یکی دیگر از وظایف بنیاد سعدی برگزاری دورههای تربیت مدرس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است که  مخاطب آن فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد به بالای  زبان فارسی و یا آموزش زبانهای خارجی هستند. در حوزه آموزش از طریق فضای مجازی نیز نرم افزارهای موبایلی آموزش زبان فارسی طراحی شده و هم اکنون در حال ساخت فیلمهای آموزشی هستیم.

رئیس بنیاد سعدی همچنین استاندارد سازی آموزش زبان را از ضروریات فعالیت در این حوزه دانست و گفت: وجود امتحانهایی همچون تافل در دنیا دلالت بر اهمیت استاندارد سازی زبان دارد که در ایران هنوز مسئله‌ای تازه است. بنیاد سعدی تاکنون در جهت استاندارد سازی زبان حرکت کرده و در همین راستا آزمون «آمفا» که آزمون تعیین سطح زبان فارسی است، را طراحی کرده است تا بدین طریق مشخص شود افرادی که به عنوان دانشجوی زبان فارسی به ایران میآیند در چه سطحی از زبان فارسی قرار دارند.

در ادامه این گردهمایی، دکتر رضامراد صحرایی، معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی اظهار کرد: در حال حاضر مسائل و چالش‌های آموزش فارسی در جهان برای ما روشن شده و اکنون میدانیم آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان یک رشته تخصصی است.

وی با اشاره به آنکه  طرح تاسیس سازمانی برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان در سال ۱۳۸۴ در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح و بر اساس آن اساسنامه بنیاد سعدی در سال ۱۳۸۹ توسط این شورا به تصویب رسید،  مهم ترین وظایف بنیاد سعدی را اینچنین عنوان کرد: به طور کلی سیاستگذاری، هماهنگی، هدایت، و نظارت بر فعالیت‌های جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌های مرتبط با گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور، تدوین استاندارد و شیوه‌های مناسب آموزش زبان و ادب فارسی برای مقاطع مختلف تحصیلی و دوره‌های آموزشی، حمایت از ایجاد و گسترش دوره‌ها و مراکز آموزش و تحقیقات زبان و ادبیات فارسی و اتاق‌های ایران در کشورهای دیگر، برگزاری دوره‌های دانش‌افزایی بلند مدت و کوتاه مدت زبان و ادبیات فارسی در داخل و خارج از کشور، گسترش خط، زبان و ادبیات فارسی در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور از جمله  وظایف اصلی  بنیاد سعدی به شمار میروند



  • *
احمد متوسلیان
معرفی و نقد کتاب پنج‌شنبۀ فیروزه‌ای

داستانی مشتمل بر سفر تعدادی دانشجو به مشهد مقدس، از زاویه نگاه دختری به نام غزاله و پسری به نام سلمان که بعد از عبور از طی فرایندی سه ساله هنوز موفق به ازدواج نشده‌اند. نویسنده (سارا عرفانی) سعی کرده با تقسیم روایت داستانش به دو راوی مذکر و مونث، داستانش را از حال و هوای تک‌جنسیتی دربیاورد که عمراً در این قضیه موفق نیست و پنج‌شنبه فیروزه‌ای به شدت زنانه می‌زند. نشان به این نشان که در قسمت زنانه روایت‌گری‌اش به جزئی‌ترین زوایای زندگیِ زنانه و دخترانه اشاره می‌کند ولی در قسمت مردانه آن (بیان داستان از زبان سلمان) اوضاع خیلی کلی است و نویسنده نمی‌تواند به اندرونیِ نگاه به زندگی پسرانه و مردانه نقب بزند. از این حیث، تقسیم روایت از منظر جنسیتی بالانس (تعادل) ندارد. خواننده کاملاً متوجه غلبه و غلظت نگاه زنانه آن می‌شود.

خط سیر کلی داستان کاملاً خطی است؛ پستی و بلندی محسوس و حتی نامحسوسی ندارد. مثل خیلی از فیلم و سریال‌های سال‌های نه چندان دور تلوزیون که کارگردان‌ها در فیلم‌نامه آب باز می‌کردند تا آن را به چند قسمت برسانند این‌جا هم، به عدم سرعت دادن به سیرِ جریان و خط اصلی داستان مواجه می‌شوید. علی‌رغم خطی بودنِ مسیر، یک تکانَک‌هایی اما در اواخر داستان وجود دارد که اگر خواننده توانسته باشد خود را تا بدان قسمت از کتاب برساند، می‌شود گفت برای به پایان رساندنش ترغیب می‌شود. با این وصف، تصویر کلی این طوری است که از ابتدای کتاب، همراه راویان داستان (غزاله و سلمان) مدام به حرم می‌روید، به محل اسکان برمی‌گردید، باز به حرم و بعد از چند روز برمی‌گردید تهران. در طول این مسیر، بیانِ خاطراتِ دو سه سال گذشته غزاله و سلمان، متوجه‌تان می‌کند که احتمالاً داستان باید به وصال این دو دانشجوی مجرد ختم شود، لیکن در انتهای داستان، نویسنده داستانش را، و مخصوصاً مخاطبانش را به امان خدا رها می‌کند و هیچ نتیجه‌ای برای آن همه آسمان و ریسمانی که برای غزاله و سلمان بافته بود نمی‌گیرد. در آخرین صفحات، برای آخرین بار به حرم می‌رود و از حسی جدید و باوری جدید می‌گوید و یحتمل خیلی هم دلش می‌خواهد خواننده‌اش را در این حس بخیساند. تحلیل خوش‌بینانه از این وانهادن می‌تواند این باشد که توان نویسنده تَه کشیده، انرژی اضافه‌ای برای آن نداشته است، چون برای ترسیم داستان تا همان‌جا خیلی وقت و انرژی گذاشته است








.

در محتوا و متن داستان، شما مواجه می‌شوید با انبوهی از توصیفات ریزپردازش‌شده صحنه‌ها، اشیاء و اتفاقاتی که به جذابیتِ داستان کمک نمی‌کند (شاید گمانی بر این باشد که قلم و نوشتار را جذاب می‌کند). این پردازش‌های ریز، می‌تواند تکنیک نویسنده باشد و نویسنده آن را حُسنِ خود بداند، اما اکثر قریب به اتفاق آن توصیفات ریز و بلکه نکته‌سنجانه، اولاً تشریح محض‌اند بدون تشبیه و استعاره‌ای، و دوم تصویر جدیدی برای مخاطبی که خود شاید ده‌ها بار آن‌ها را لمس و مشاهده کرده نشان نمی‌دهد. به عنوان مثال، از این دست توضیحات و تبیین کردن‌ها در سفر به گرای ۲۷۰درجه احمد دهقان هم هست، آن‌جا اما پر است از تشبیهات شیرین و نغزی که ذهن و ذائقه خواننده را همیشه باطراوت نگاه می‌دارد. ضمن این‌که در پنج‌شنبه فیروزه‌ای، خواننده مواجه است با شنیدنِ ریزترین اتفاقاتی که در عین حالی که تشبیه شوق‌آوری برای آن وجود ندارد و اتفاقا چه بسا غالب این صحنه‌ها و حالات را هم خود و هم میلیون‌ها زائر، عیناً تجربه و لمس کرده‌اند؛ و از این منظر تازگی و طراوتی برایشان ندارد.

در همین راستا، یادم هست چند ماه پیش به رضا امیرخانی درباره مکتوب کردنِ خاطرات زیارت اربعین که با پای پیاده رفته بودم عرض کردم که هوشمندانه پاسخ داد چون‌که میلیون‌ها زائر این حادثه را پوست و گوشت و خون خود لمس کرده‌اند یحتمل در بازاریابیِ خاطراتت با مشکل مواجه شوی.

ضربآهنگ (ریتم) داستان، خیلی کند به نظر می‌رسد. خیلی آهسته پیش می‌رود داستان. همان توصیفات اشاره‌شده مثل قراردادنِ خودرو در مسیر خاکی به جای آسفالته، سرعت خواندن را می‌گیرد. چه بسا بسیاری از خواننده‌ها از اواسط و یا حتی اوائل این جاده‌خاکی از طی‌طریق‌شان در جاده پنج‌شنبه فیروزه‌ای انصراف دهند.

تا بیش از نیمی از کتاب، ذهن خواننده هنوز در مسیر درستی از ماجرا قرار نمی‌گیرد انگار؛ در ثلث انتهایی کتاب اما با ورود پدر صدف و مشکلات مریم، کمی شرایط برای رغبت مطالعه افزون می‌شود.

ضمن این‌که بنا به برخی دلائل ( مثل دلائل اشاره‌شده) خواننده با راویِ داستان، احساس صمیمیت نمی‌کند؛ حتی آن‌جا که مثل جین آستین که در  نورثنگر ابی و در متنشآن، خودِ نویسنده‌اش را جای خواننده‌اش می‌گذارد و در چند سطر، خواننده‌اش را وارد حروف و کلماتِ نوشته‌هایش می‌کند و سعی می‌کند به خواننده این القا را بکند که دارم از زاویه نگاهِ توِ مطالعه‌کننده به قضایا نگاه می‌کنم، حتی در آن سطور نیز در ایجاد صمیمیت با خواننده موفقیتی حاصل نمی‌شود به زعم ما؛

در طول داستان، خواننده اگر چه با داستانِ سه سال آشنایی غزاله و سلمان و خواستگاری‌های سلمان و خانواده‌اش از خانواده غزاله درگیر می‌شود ولی جذب وشیفته این داستان نمی‌شود، چراکه فراوانی عناصر شیفتگی و جذابیت در آن به وفور وجود ندارد.

در مورد تلاش نویسنده برای تزریق معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام و مخصوصاً زیارت توأم بامعرفتِ آن بزرگواران، باید این تلاش را ارج نهاد. فازغ از کیفیت و نیتجه‌بخشی، این تلاش فی‌نفسه مأجور است و امیدواریم متاعی باشد برای نویسنده‌اش از جنس متاع همای‌رحمت شهریار. اگرچه این‌جا در پروراندنِ عواطف و ایجاد شوق مثلِ (مثلاً) نیمه‌شبی درحله یا همان رویای نیمه‌شب نیست، اما همین که سعی شده لابه‌لای داستانی نسبتاً بلند و جوان‌پسند و امروزی، حواس و اختیار خواننده را برای نشاندن پای تفسیر زیارت جامعهکبیره در اختیار داشته باشد، همین تلاش، ممدوح است.

علاوه بر این و بلکه قشنگ‌تر از این، اشاره‌های زیبای نویسنده به نهیب‌های درونی راویِ پررنگ‌ترِ داستان (غزاله) در مقابل ظهور رذیله‌ها و کبائر قلبی مثل سوءظن به برادر دینی است. اشاره و تاکید به حسن‌ظنّ در مواجهه با اطرافیان و افعالشان و نیز اشاره به برخی صفات قلبی انسان‌ها، وجه بسیار خوب این کتاب و این داستان است که اتفاقاً کیفیت و کمیت پردازشِ آن‌ها به قاعده است. می‌شود فهمید که نویسنده خیلی تلاش دارد تا این حرف‌هایش جنبه نصیحت‌گونه و منبری به خودش نگیرد و به‌اصطلاح زیرپوستی به مخاطبش منتقل کند. در این بُعد و ابعادی نظیر آن، شیرین‌ترین جای داستان برای بنده آن قسمتی بود که سلمان به انصراف غزاله به نفع مریم (برای ازدواج با سلمان) تعبیر به مماتُحِبّونَ‌ش کرد. این پاراگراف از کتاب، بوی قلم امیرخانی در منِ‌او، قیدار و مخصوصاً بیوَتَن می‌داد.

صحبت از علاقه مریم به سلمان شد. این که دو دختر (و دو دوست و هم‌کلاسی) هم‌زمان عاشق یک پسر (سلمان) شوند و این‌که دو پسر و دو دوست جون‌جونی (سلمان و شهاب) هم‌زمان خاطرخواه یک دختر (غزاله) شوند، خودبه‌خود داستان را در معرض این نگاه (و اتهام) قرار می‌دهد که نویسنده می‌خواهد با ترسیم عشق مثلثی و نظایر آن، برای مطلب خود مشتری‌یابی کند؛ ولی انصاف آن است که بگوییم این خاطرخواهی‌ها در کلیت داستان اصالت نداشته و تنها به عنوان چاشنی و خیلی گذرا بدان‌ها پرداخته شده است.

حضور صدف با آن مختصات اجتماعی‌اش و سرنوشتش در داستان ، شجاعت نویسنده در ورود و پرداختن به یک معضل اساسی در اثری با چربش موضوع مذهبی-دینی را نشان می‌دهد. مع‌الوصف، شخصیت مریم و مخصوصاً سرنوشتی که برای آن در نظر می‌گیرد چندان باورپذیر به نظر نمی‌رسد.

برخی بددهنی‌های موجود در داستان و الفاظ غیرپاستویزه‌ای ( بخوانید زشت) که در مکالمات برخی دانشجوها رد و بدل می‌شود، کاملاً در جای خود و به اندازه قرار دارند و از این حیث قابل دفاع‌اند.

مطالب دیگری می‌شد برای این رمان گفت و نوشت که از بین همه آن‌ها فقط به این نکته اشاره می‌کنم که در هیچ جای این کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای جایی برای خندیدن یافت نمی‌شود. مگر می‌شود در جمعی از دانشجویان پرشور، آن هم در اردو و آن هم در جوار حرم رضوی، رخ‌دادی که باعث انبساط خاطر گردد رخ ندهد؟ چه بسیار اردوهای خوبِ باصفای دانشجویی که در عین معنوی و اخلاقی بودن، سرشار از نشاط و خنده بود. این خلأ شوخی‌ها به جای خود، حضور چاشنی عبارت‌های طنزآلود و یا توصیف صحنه‌های مزاح‌آور در این داستان نسبتاً بلند، می‌توانست بخشی از سختیِ کندخوانیِ آن بکاهد. باز یادم آمد از سفر به گرای ۲۷۰درجه که لابه‌لای آن همه آتش و دود و سختی، چه ماهرانه احمد دهقان از خواننده‌اش خنده و بکله قهقهه می‌گیرد. این به خنده واداشتن‌ها مثل پرکردنِ باکِ ته‌کشیده مخاطبین است برای همراهی و ادامه داستان و نهایتا انتهای آن.

این کتاب را می‌شود به دانشجویان و دانشگاهیان و اساتیدشان (اصحاب دانشگاه) و دانش‌آموزان، بیش از بقیه اقشار پیشنهاد مطالعه داد.

 

مشخصات اثر

سارا عرفانی. «پنج‌شنبۀ فیروزه‌ای». تهران: نی، ۱۳۹۶. ۳۷۶صفحه.

 

دربارۀ نویسندۀ این متن

احمد متوسلیان، ۴۱ساله. متولد گرگان. ساکن قم. لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی و فوق لیسانس علوم قرآن و حدیث. به اختیار و با عشق کتابداری را انتخاب کرده‌ام. از کودکی مانوس با کتاب و مطالعه بوده‌ام و هم‌اکنون شاغل در کتابخانه عمومی هستم. از ساعاتی که به خواندن کتاب اختصاص داده‌ام و از ایامی که به مسافرت و ایرانگردی پرداخته‌ام حظ زیاد برده‌ام.

  • *
همایش «از خورشید تا پروین» دوم اسفندماه سال جاری با همکاری رایزنی فرهنگی کشورمان در باکو برگزار می شود.
همایش «از خورشید تا پروین» در باکو برگزار می شود

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام اداره‌کل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، با همکاری رایزنی فرهنگی کشورمان در باکو و با مشارکت دانشگاه تبریز و آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان، همایش «از خورشید تا پروین» دوم اسفندماه سال جاری در محل انیستیتوی ادبیات آکادمی ملی علوم آذربایجان برگزار میشود.

 در این همایش در خصوص بررسی ابعاد فکری و شعری دو تن از بانوان بنام و شاعر دو سرزمین بحث و گفت‌وگو خواهد شد.

 این همایش با حضور رییس دانشگاه تبریز و اندیشمندان و صاحب‌نظران عرصه ادبیات معاصر و کلاسیک و با هدف آشنایی محققان و نخبگان ادبی با شعرای معاصر دو کشور برگزار می‌شود.

 آشنایی با خورشید بانو ناتوان

 خورشید بانو ناتوان (۱۸۳۲- ۱۸۹۷ میلادی) یکی از بهترین غزل‌گویان دوره معاصر جمهوری آذربایجان است که بیشتر شعرهایش را به زبان ترکی و فارسی سروده است. وی تقریباً بیست سال رهبری انجمن ادبی «مجلس انس» را به عهده داشت و اکثر شعرهایش بلافاصله بعد از سروده شدن از طرف ده‌ها شاعر بزرگ و سرشناس مورد استقبال قرارگرفته و انواع و اقسام نظیره‌ها و تضمین‌ها بر شعرهایش سروده می‌شد.همایش «از خورشید تا پروین» در باکو برگزار می‌شودهمایش «از خورشید تا پروین» دوم اسفندماه سال جاری با همکاری رایزنی فرهنگی کشورمان در باکو برگزار می‌شود
  • *

StumbleUpon del.icio.us Google Bookmarks Yahoo! My Web Facebook Twitter

در ادامه شبهایی که مجله بخارا در زمینه تاریخ، فرهنگ، ادبیات و هنر کشورهای: " افغانستان"، " هندوستان"، " پاکستان"، " چین"، " ژاپن" و "لهستان" برگزار کرده است،  «شب تاجیکستان» را نیز برگزار می کند.

به گزارش رویداد فرهنگی، در ساعت پنج بعد از ظهر چهارشنبه بیستم دی ماه 1396 در تالار موسسه فرهنگی اکو مجله بخارا «شب تاجیکستان» را برگزار می نماید.

در این شب سخنرانان: علی اشرف مجتهد شبستری، محمد مهدی مظاهری، بهرام امیر احمدیان، هدیه شریفی، مسعود عرفانیان، شاه منصور شاه میرزا و علی دهباشی درباره تاریخ و فرهنگ و هنر تاجیکستان سخنرانی خواهند کرد. همچنین از کتاب "تاجیکستان: پاره تن ایران" که نشر و پژوهش شیرازه منتشر کرده است رونمایی خواهد شد. این کتاب خوانندگان را با سرزمین و مردم تاجیکستان و مشاهیر و رویدادهای مهم آن آشنا می سازد. کتاب توسط دکتر بهرام امیراحمدیان با همکاری آقای مهدی ناصری دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد که خود سالها در تاجیکستان اقامت داشته تالیف شده است.

در این مراسم همچنین نمایشگاه کتاب درباره تاجیکستان برپا می شود و فیلم مستندی درباره تاجیکستان و هنرهای سنتی ان کشور به نمایش در می آید.
نشانی: پاسدران. اقدسیه، خیابان موحد دانش، کوچه نیلوفر، پلاک 3،  موسسه فرهنگی اکو.

  • *

بع : لیزنا

ابراهیم عمرانی
بیائید به یگدیگر اعتماد کنیم: بحرانهای طبیعی و نقش کتابداران

 لیزنا: سید ابراهیم عمرانی، سردبیر:

مقدمه

 ضلع اول: کتابخانه ها باید فعالیت کنند و باید با فعالیت خود، خود را اثبات کنند و نه با شعار، باید در هر کاری به نیازهای مردم توجه کنند نه به موضوع‌های پایان نامهای یا شعارهای سیاسی، و کتابداران باید بخواهند که مشکلی را حل کنند.

ضلع دوم: مردم باید بتوانند خود را در گروههای تخصصی سازمان بدهند و در هر جا  و در هر کاری که حکومتها و دولتها به علت مشکلات یا نبود منابع نمی توانند پوشش کافی بدهند، قدم جلو بگذارند که اسم این گروه‌ها سازمانهای مردم نهاد (سمن) است، و یادمان باشد سمنها خود ما هستیم، و باید به خودمان اعتماد کنیم تا مشکلات را به پائینترین میزان برسانیم.

ضلع سوم: بلایای طبیعی، زلزله، سیل، طوفان، و تخریب محیط زیست و ... در کشور ما سالها است قربانی می گیرد، کتابداران (ضلع اول) می توانند با استفاده از تخصص سمنها (ضلع دوم) و دعوت آنها به کتابخانه ها،کارگاههای آموزشی در زمینه بحرانهای طبیعی (ضلع سوم) برگزار کنند. با اینکار از میزان خسارتهای محیط زیستی و زلزله و سیل و امثال آن کاسته خواهد شد و از سویی کتابخانه به عنوان مرکز اجتماع، یکی از وظایف مهم خود را انجام میدهد.

لازمه این کار اعتماد است. سمنهایی که می توانند در این امور به ما کمک کنند، کم نیستند لازم است به آنها اعتماد شود تا از ظرفیت آنان در همه کشور استفاده شود. البته هر دولتی که سر کار آمده، ملاحظههای خودش را داشته و فقط از گروهها و جمعیتهایی که اطراف خودش بوده کمک گرفته، ولی در بحرانهای طبیعی که هیچ مساله سیاسی در آنها نیست، ما باید بتوانیم از همه ظرفیتها برای کاهش آسیب‌ها استفاده کنیم. در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ با تشکیل باشگاه اطلاعات سبز، از ۴ نهاد کتابداری کشور و ۵ سمن محیط زیستی تجربه خوبی به دست آمده که می تواند به انواع مختلف فعالیتهای مورد نیاز جامعه گسترش یابد. کتابخانه ها می توانند از گروه‌های فعال محیط زیستی یا گروههای متخصص امداد و کمک رسانی در زلزله ها و بحرانهای طبیعی برای آموزش مخاطبان خود استفاده کنند که  هم کمک به جامعه است و هم کمک به خودمان برای تبدیل کتابخانه به عنوان مرکز اجتماع در هر محله و روستا. انشاءالله.   



  • *


به مناسبت ماه ربیع الاول و میلاد باشکوه پیامبر خوبیها نمایشگاهی به منظور آشنایی مخاطبین با کتابهای مربوط به سیره وتاریخ زندگانی پیامبر تشکیل گردید


وبراهمیت مطالعه زندگی پیامبر وآشنایی با سیره واخلاق فردی واجتماعی  ایشان که به عنوان اسوه حسنه هستند تاکید گردید




http://uupload.ir/files/4iuk_445213241_20470.jpg

  • *

شعر زیبای خواجه حافظ شیرازی در مورد شب یلدا,شعر حافظ شب یلدا

*********************

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید




  • *
آتن، پایتخت یونان؛ میزبان هشتاد و پنجمین کنفرانس بین المللی ایفلا خواهد بود.
آتن میزبان ایفلا ۲۰۱۹ خواهد بود

به گزارش لیزنا،  عصر روز گذشته ایفلا اعلام کرد که هشتاد و پنجمین کنگره بین ­المللی ایفلا (فدراسیون بین المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری) در شهر آتن یونان برگزار می­ شود.
ایفلا علت انتخاب آتن به عنوان میزبان کنگره ایفلا ۲۰۱۹ را گشایش ساختمان جدید کتابخانه ملی و پایتخت جهانی شدن آتن در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد.

 ایفلا، ارگانی مستقل، بین‌المللی، غیردولتی، و غیرانتفاعی است که اهداف آن ارتقای تفاهم بین‌المللی؛ همکاری؛ گفت‌وشنود؛ پژوهش و توسعه در همه زمینه‌های کتابداری از جمله کتابشناسی، خدمات اطلاع‌رسانی، و آموزش کارکنان؛ و ایجاد تشکیلاتی است که از طریق آن بتوان جنبه‌های بین‌المللی کتابداری را ارائه کرد.

 یونان کشوری واقع در جنوب شرقی اروپا و عضو اتحادیه اروپاست. آتن پایتخت این کشور است که نام تاریخی آن از آتنا ایزدبانوی خرد و جنگ و الهه نگهبان این شهر گرفته شده‌است.
 اطلاعات تکمیلی در مورد فراخوان های مقاله کمیته های ایفلا، متعاقبا از طریق لیزنا اعلام می شود.

  • *

یمان نریمانی

 نگاهی به آموزش محیط زیست در افغانستان

(لیزنا: باشگاه اطلاعات سبز): نام افغانستان معمولا با جنگ و کشتار همراه بوده است. شاید بتوان گفت در یک قرن اخیر مردم این کشور همواره اسیر واقعه شومی به اسم جنگ بوده اند. جنگ در افغانستان مانند هر کشور دیگری تبعاتی مانند مهاجرت و کشتار انسان های بیگناه را در پی داشته است؛ اما در افغانستان طولانی بودن جنگ های داخلی باعث یک اتفاق تلخ دیگر یعنی نابودی محیط زیست این کشور نیز شده است.

در طول سالیان طولانی جنگ، سیستم آبیاری مزارع افغانستان که در طول قرنها طراحی و ایجاد شده بود از بین رفته است. همچنین بیش از ۵۰%  منابع  آب آشامیدنی این کشور به آلاینده های سمی و سرطان زا آلوده شده اند.

موسسه یاری رسانی به کودکان افغان (HTAC) به منظور کمک به وضعیت محیط زیست در افغانستان اقداماتی را در جهت آموزش کودکان این کشور انجام داده است. HTAC موسسه ی غیردولتی ملی و بین المللی در افغانستان است که با هدف بهبود وضعیت آموزشی دختران، پسران و جوامع محلی افغانستان فعالیت می کند. این سازمان از طریق اجرای برنامه های آموزشی ابتکاری و همکاری با مدارس برای ایجاد برنامه درسی قوی و متنوع، آموزش معلمان و ایجاد محیطی ایمن برای یادگیری دانش آموزان را برای تبدیل شدن به شهروندانی مولد تربیت می کند.

 موسسه یاری رسانی به کودکان افغان بخش بزرگی از سرمایه گذاری آموزشی خود را به آموزش محیط زیست به کودکان اختصاص داده است. این موسسه برای طراحی آموزشی محیط زیست خود از بسیاری از مسولین عالی رتبه در افغانستان و کارشناسان محیط زیست یاری گرفته است. هدف عمده این آموزش، آشنایی کودکان با محیط زیست، ایجاد رابطه منحصر به فرد با جهان طبیعی و درک اهمیت و تاثیر محیط زیست بر زندگی و آینده آنان است





  • *